پیوند RSS

زمان جاری : شنبه 29 اردیبهشت 1403 - 2:13 بعد از ظهر

آخرین اخبار و اطلاعیه ها

» انجمن باشگاه پرواز قفل شد! «

تعداد بازدید 13495 پیامک برای تجدید روحیه!
نویسنده	پیام

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817	پیامک برای تجدید روحیه! ﺗﺎ ﺍﻻﻥ ۱۲۶ ﮔﻞ ﻗﺎﻟﯽ ﺷﻤﺮﺩﻡ !! ﺍ اﻭﻣﺪﻡ ﯾﻪ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﻡ ﺳﺮ ﺩﺭﺱ… بعله!!!!! امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…
سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:16

تشکر شده:

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817	پاسخ : 1 RE پیامک برای تجدید روحیه! قدیما یه کیلو سبزی می گرفتی پاک کنی دوتا کفش دوزدکی حلزونی از توش میومد بیرون کلی سرگرم می شدیم، اما حالا چی؟ نه سرگرمی ای نه دلخوشی ای ... هیچی...! امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…
سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:18

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 3 RE پیامک برای تجدید روحیه! عجب معادله پیچیده ای: سوسک از موش می ترسه موش از گربه می ترسه گربه از سگ می ترسه سگ از مَرد می ترسه مرد از زن می ترسه زن از سوسک می ترسه کار خدا رو می بینید! امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:20

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817	پاسخ : 4 RE پیامک برای تجدید روحیه! خارجی ها قبل از امتحان: موفق باشی رفیق . .. ... ایرانی ها قبل از امتحان: برسونی ها امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…
سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:21

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817	پاسخ : 5 RE پیامک برای تجدید روحیه! شما یادتون نمیاد اون روز هایی که هوا برفی و بارونی بود ناظم مدرسه میگفت امروز صف نیست مستقیم برید سر کلاس ما هم خر کیف میشدیم میرفتم کلاس ! امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…
سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:23

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817	پاسخ : 6 RE پیامک برای تجدید روحیه! یعنی اینقدی که پسرا به موهاشون میرسن ااگه به یه بوته شلغم رسیده بودن الان هلو می داد!! امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…
سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:24

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817	پاسخ : 7 RE پیامک برای تجدید روحیه! روباهی موبایلی دید؛زاغه از بالای درخت گفت: اگه پایین آنتن نمیده بده بالا برات بگیرم روباه موبایل و داد زاغ گفت: این عوض قالب پنیر کلاس سوم ابتدایی امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…
سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:25

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817	پاسخ : 8 RE پیامک برای تجدید روحیه! دقت کردین یه چیزی رو پوست میگیرین میخواین بخورینش بعد بجای اینکه پوستشو بندازین سطل آشغال خودشو میندازین تو سطل لامصب از شکست عشقی هم بدتره امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…
سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:27

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 9 RE پیامک برای تجدید روحیه! خواهر دوستم رفته مسافرت ماشینشو یه هفته داده دست دوستم باشه اونوقت خواهر منم وقتی میره بیرون شلوارَکِشو قایم میکنه نکنه من بپوشمش ! ازخواهر هم شانس نیاوردیم... امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:28

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 10 RE پیامک برای تجدید روحیه! بابام دو هفته س تا میرم پای کامپیوتر میاد بغلم میشینه دستمو می گیره چُرت می زنه ؟ دیشب بهش میگم این کارا واسه چیه ؟؟؟ میگه تلوزیون گفته فرزندان خود را در دنیای مجازی تنها رها نکنید! امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:29

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 11 RE پیامک برای تجدید روحیه! داشتیم فیلم هندی میدیدیم سلمان خان با یه کلاش یه گردان زرهی رو نابود کرد ! گفتم بابا اینا خالی بندیه !!! بابام برگشت گفت خالی بندی اینه که راننده سیگار میکشه ولی تو بوی سیگار میدی ! هیچی دیگه ضایع شدم و همه رو به دیدن ادامه فیلم دعوت کردم ... امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:31

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 12 RE پیامک برای تجدید روحیه! دیروز دراز کشیده بودم داشتم چندتا تمرین حل میکردم … بابام اومده منو دیده محکم گرفته منو که نتونم تکون بخورم بعد بلند بلند میگه : خانوم پاشو بیا اون دوربین عکاسی رو هم بیار یه صحنه ی نادر پیش اومده ! مامانم دوربینو آورده بابام یه عکس ازم گرفته میگه این صحنه هر صدسال یه بار پیش میاد!!! اگه این عکسو بذارم اینترنت معروف ترین آدم دنیا میشم … آیا من سر راهیم ؟؟؟ آیا فک و فامیله داریم ؟؟؟ آیا این داستان واقعی است ؟؟؟ امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:32

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 13 RE پیامک برای تجدید روحیه! دوستم وکیله یه روز رفته دادگاه واسه کار اداری ، سر و کارش افتاده به یه مرد جدی و بداخلاق ! یارو گفته مثل اینکه تا به حال منو ندیدید؟ دوستم هول کرده گفته خیر ، زیارت نداشتیم سعادت کنیم شمارو ! امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:34

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 15 RE پیامک برای تجدید روحیه! ﺗﻮ ﺟﻤﻊ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻓﯿﻠﻢ ﻣﯿﺪﯾﺪﻡ ﻃﺮﻑ ﺩﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺯﺭﺕ ﻭ ﺯﺭﺕ ﻣﯿﺰﺩ ﺁﺩﻡ ﻣﯿﮑﺸﺖ ، ﯾﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﻋﯿﻦ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﮔﻮﮔﻮﻟﯽ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻧﮕﺎﺕ ﻣﯿﮑﺮﺩ ! ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﺧﺎﻧﻮﻡ ﻧﮑﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻤﻮﻧﻢ ﺩﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ؟ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ : ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﻢ ﺑﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺑﻮﺩ ﭼﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺷﺨﺼﯿﺖ ! ﯾﻨﯽ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎ ، ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﯿﮑﻪ ﻫﺎﺷﻮ ﺟﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ! امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:36

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 16 RE پیامک برای تجدید روحیه! يه روز سرد زمستوني با،بابام تو حياط وايساديم! بابام برگشته بهم ميگه برو در حياطو ببند،هوا سرده، مام رفتيم،رسيدم نزديک در به خودم گفتم؛يعني در حياطو ببندم هوا گرم ميشه! برگشتم .بابام رو نگاه کردم! ديدم يه لبخند خفني رو لبشه!نگو منو سوژه کرده! اينم باباست ما داريم!!!!!!!!!!!! امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:46

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 17 RE پیامک برای تجدید روحیه! مامانـــم به مــــــدت یک هفته رفته خونه خالــــــم مـــــــام داشتیم از گشنگیمیمردیم و کل خونه هــــــم ریخت و پاش بود. بـــــــراش اس ام اس دادم: رفیق من سنگ صبور غم هام به دیدنم بیا که خیلی تنهام هیشکی نمیفهمه چه حالـــــــــیدارم چه دنیایه رو به زوالــــــــــیدارم مامانـــــــم هـــــــم تو جوابــــــم نوشته بود: تنهای بـــــــی سنگ صبور خونه ی ســــــرد و سوت کور توی شبات سـتاره نیست مونــــــــدی و راه چاره نیست اگرچه هیچکس نیومد ســـــــری بهتنهاییت نزد اما تو کوه درد باش طاقت بیار ومـــــــــرد باش یه چــــــند تا شکلک خندهشیـــطانی و زبون در آوردنم برام فرســـــــتاده بود!! خب مادر خانوووم الان چــــــهوقته حاضر جوابیه؟ پاشو بیا به خونه زندگیت برس دیگه امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:48

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 18 RE پیامک برای تجدید روحیه! یادش بخیر: بچه که بودم خواهرم خیلی بچهبود!!! منم بش می گفتم هرکی خوراکی هاشو دیر تر تموم کنه برندس. بعد تند تند (مثل گاو) خوراکی هامو می خوردم. خب اونم برنده می شد بعد با حالت مظلومانه بهش می گفتممیای خوراکیاتو با هم بخوریم؟ اونم دلش می سوختو قبول می کرد بعد که خوراکیاش تموممی شد می زد زیر گریه. عالمی داشتیم. زمان ما همه ساده بودن هی روزگار.پیر شدیم امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:51

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 19 RE پیامک برای تجدید روحیه! بچه هاکمکم کنین. مامان بابام رفتن دکتر تغذیه. دکتره هم بهشون یه برنامه رژِمی داده.الان ما تو خونه به صورت جیره بندی شده فقط داریم علف می خوریم. اخه بی انصافا یکمبیشتر علف درست کنین که اگه سیر نشدین سهمیه علف منونخورین دیگه. من که اضافه وزنندارم خبر مرگم. من غذا می خام. اصلا بر میگردم به همون یتیم خونه ای توش بودم. گشنمههههه (هیچ فهمیدین که ما حتیواسه لاغری هم به دکتر مراجعه میکنیم. اوف ایجور امکانات داریم ما) امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:54

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 20 RE پیامک برای تجدید روحیه! یکی از دوستام می گفت: تاساعت۲:۳۰ نهار نخوردم منتظر داداشم بودم کهبیاد با هم نهار بخوریم بعد که داداشم اومده بهش میگم داداش تا الان نهارنخوردم منتظر تو بودما برگشته میگه من که میدونم چرا تاالان واستادی میگم چرا؟ میگه وایسادی تامن بیام نهار بخوری سفره رو من جمع کنم !!!هان؟؟؟ امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

سه شنبه 14 خرداد 1392 - 22:57

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 22 RE پیامک برای تجدید روحیه! دیشب چند دفعه بهمامانه گفتم حالم خوب نیست ,بچه ها هم نمیرن فردارو,شاید منم نرم,هر بارم گفت باشهولی اگه بری بهتره صبح بیدار شدم مثله بچه های خوبدارم میرم, بلند شده با عصبانیت میگه:واسه چی هیچکس نمیره تو داری میری!!! هیچیگفتم فقط یه نگاه بهش کردم . بعده 5دقیقه فکر کردن بهممیگه:اهااااان! فقط به هوا دوستات میری مدرسه!!!!!! هان زدم تو خال??!!!!!ای خدااااااا امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

سه شنبه 14 خرداد 1392 - 23:08

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 23 RE پیامک برای تجدید روحیه! یهمادر بزرگ داریم وقتی می خوابه به طرز وحشتناکی خروپف می کنه... پسر داییم اومده بود خونمون... شباز خواب بیدار میشه میره پیش مامانش میگه:مااااامان...مااااامان پاشو خرساومده فک و فامیل (: من:)) مامان بزرگم :( خرس های مهربون :(( امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

چهارشنبه 15 خرداد 1392 - 20:33

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 24 RE پیامک برای تجدید روحیه! یه دختر عمو دارم چهارسالشه چند روز پیش بهم میگه تو یه پول سبز بمن بدهکاری(هزارتومنی منظورشه) میگم من که پول از تو نگرفتم.برگشته میگه یادته چندبار از بستنی امگاز زدی؟ من:-(((((( امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

چهارشنبه 15 خرداد 1392 - 20:37

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 26 RE پیامک برای تجدید روحیه! نصف شبتو خونه تنها خوابم بعد پسر خالم از دیوار اومده بالا تو خونه مثله گوریل اومدهبالا سرم اونم تازه تو تاریکی مطلق صدام میزنه نازی پاشو تا بریم قلیون بکشیم!!!! تا چند روز من شوک زده شده بودمفکر میکردم جن دیدم:( خداوکیلی اینم پسرخاله جن نما استکه ما داریم؟!!!!! امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

چهارشنبه 15 خرداد 1392 - 20:43

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 27 RE پیامک برای تجدید روحیه! اینداستان مربوط میشه به 11 سال پیش: پسرخالم وقتی 5 سالش بود یه جوجهی بامزه خریده بود یه بار رفتم خونشون دیدم با یه دستش سر جوجه رو گرفته با اونیکی دستش هم پاهای جوجه رو گرفته داره میکشه بهش گفتم: چیکار میکنی؟؟؟ گفت : خیلیکوچیکه میخوام قدش بلند بشه!!! من o: جوجه :( پسرخالم :)) امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

چهارشنبه 15 خرداد 1392 - 20:45

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 28 RE پیامک برای تجدید روحیه! من:مامان امشب چی بخوریم؟ مامانم:خب معلومه دیگه غذا!! من:نه منظورم اینه که چی داریم؟ مامانم:شام من:یعنی تو غذا چه چیزایی هست؟ مامانم:چیزای خوششششششمزه من :| امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

چهارشنبه 15 خرداد 1392 - 20:48

anna ارسال‌ها : 1112 عضویت: 7 /2 /1392 محل زندگی: اصفهان سن: 16 تشکرها : 1227 تشکر شده : 2817

پاسخ : 29 RE پیامک برای تجدید روحیه! رفته بودیم روستای حومه اصفهان هفته پیش خونه عمویٍ شوهرخالم! عروسی داشتن،آقا منو پسرخاله ودختر خاله هام تیپ زده بودیم با پسرعمو شوهرخالم رفتیم روستاشونو نشون بده از بالا پشتٍ بومو درو دیوارم دختروپسر بود که مارو دید میزد مام خندمون گرفته بودمون !!!!!! یه دفعه یه گله گوسفند داش میومد طرفمون من خودمو کشیدم کنار که کثیف نشم، آقا یه بزٍ دماغو عطسه کردش آبٍ دماغش پاشید رو شلوارٍمن! همه زدن زیرٍ خنده! هیچی یکم جلوتر رفتیم یه جا آب جمع شده بود غازا و اردکا داشتن آب تنی میکردن تو آب گل! یه دفعه یه غازٍ 30کیلیویی بال زد بال زد زارت افتاد تو بغلٍ پسرخالم ! یعنی بگم تا رسیدیم خونه دل و رودَمون پاره شد از خنده دروغ نگفتم! فک و فامیلٍ داریم تو روستا خداییش مثلاً تیپ زده بودیم!! امضای کاربر : آری… من همان دختر نفرین شده ی خسته ی غمگینم! که همگان می پندارند شاد هستم! اما همان ها چه می دانند از درون من؟؟ آری… من همان دختر نابود شده ی آدمم که به انتهای بودنم رسیده ام… آری… حال و روزم دیدنیست…

چهارشنبه 15 خرداد 1392 - 20:59

© 1390