زمان جاری : یکشنبه 10 تیر 1403 - 10:52 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



آخرین اخبار و اطلاعیه ها

» انجمن باشگاه پرواز قفل شد! «

ارسال پاسخ
تعداد بازدید 147
نویسنده پیام
taha313 آفلاین


ارسال‌ها : 362
عضویت: 9 /4 /1392
محل زندگی: مشهد
تشکرها : 231
تشکر شده : 554
صفات و تقسیم بندی یاران مهدی(عج)
صفات و تقسیم بندی یاران مهدی(عج)


«فاستبقوا الخیرات اینما تکونوا یاتِ بکم الله جمیعاً» بقره ۱۴۸


به راستی نمیدانم که در عدد ۳۱۳ چه راز و رمزی است؟


بسم الله الرحمن الرحیم

  یاران پیامبر گرامی در روز«بدر» ۳۱۳ نفر بودند؛ یاران پیشوای شهیدان امام حسین(ع) نیز که افتخار  همراهی با او و شهادت در روز عاشورا را داشتند، طبق برخی روایات ۳۱۳ نفر بودند و شگفتا که شمار یاران این اصلاحگر بزرگ جهانی نیز، ۳۱۳ نفر خواهند بود.
روشن است که این وارستگان و شایستگان از بهترین انسانهای روی زمین، در هنگامۀ ظهور و قیام آن گرامی هستند و تمامی شایستگیها، ویژگیها، لیاقتها، کفایتها، کارآییها و توانایی های لازم برای اداره گیتی و تدبری امور جامعه بزرگ جهانی تحت رهبری آسمانی و رهنمودها و تعالیم نجات بخش امام مهدی(ع) در وجود آنان متبلور است. خداوند، این برگزیدگان متفکّر و شایسته کردار را، از سرزمینها و نژادها و گروه های مختلف جهان برگزیده است.


 

امام صادق(ع) ذیل آیه فوق می فرماید:« فاستبقوا الخیرات اینما تکونوا یاتِ بکم الله جمیعاً»  آورده اند که فرمود:


«یعنی اصحاب القائم، الثلاث مئه وبضع عشره و هم- والله-الأٌمَّه المعدوده، یجتمعدون فی ساعه واحده کقزع الخریف.»


یعنی: این آیه شریفه اشاره به ۳۱۳ نفر یاران اصلی حضرت مهدی(ع) دارد. بخدای سوگند! که آنان در شمار، اندک هستند. امّا در کارآیی و ایمان و شکوه معنوی، بسیار. و بسان ابر پراکندۀ پاییزی- که بناگاه به فرمان خدا به هم می پیوندد و متراکم می گردد- آنان نیز ظرف یک ساعت از سراسر گیتی در مکّه حاضر می گردند.


و همچنین امام صادق در آرزوی  خدمتگذاری آن حضرت بودند: فرموند:«لو أدرکتهُ الخدمته ایام حیاتی»


و نیز در خطبه بیان که منصوب به امیر المؤمنان است نام آنان و شهر و دیارشان آمده است.



 


فرق میان اصحاب و انصار آن حضرت


میان اصحاب و انصار آن حضرت، فرق است چرا که اصحاب آن گرامی همان ۳۱۳ نفر هستند که امیر المؤمنان و امام صادق(ع) آنان را:«پرچمدارِ یاوران آن گرامی» تعبیر کرده اند و این بیانگر این واقعیت است که آنان دارای توانایی ها، کارآیی ها، کفایتها، مدیریتّها، و صلاحیّتهای لازم و بالایی برای فرماندهی و سازمان بخشیدن به نیروی طرفدار حق اند، که امام صادق(ع)  از آنان تعبیر به «حکام الله فی ارضه»  می کند.


بزودی بحث خواهیم کرد که هر کدام از اینان نقش مهمّی در سازماندهی و فرماندهی لشکر امام عصر(ع) و فتح کشور ها و اداره امور جامعه و دیگر حلّ مشکلات دارند.


امّا انصار امام مهدی(ع) را، مردم پاکباخته و با ایمان  و شایسته کرداری تشکیل می دهند که قیام امام(ع) از مکّه؛ به تدریج به لشکر او می پیوندند و با همه وجود در خدمت اجرای برنامه و گامهای  بلند اصلاحی آن حضرت قرار می گیرند و با دشمنان حق وعدالت، تا محور بیداد و سرشار ساختن زمین  و زمان از غدل وداد، پیکار همه جابنه می نمایند


 .در بحث های آینده خواهد آمد که حضرت مهدی(ع) به هنگام حرکت از مکّه با ده هزار قهرمان، که انصار او هستند حرکت اصلاحی را آغاز می کند و تازه اینان بخشی از یاران او هستند و در عراق،«سیّد هاشمی» با۱۲هزار نفر به او می پیوندند.


علاوه بر انبوه انسانهای شایسته و کارآ که به یاری و آرمانهای والای آن حضرت می شتابند، انبوه فرشتگان نیز یاران او خواهند بود که برای تحقق اهداف بزرگ و اجرای دستوراتش حاضر می گردند.


 روایاتی پیرامون یاران امام مهدی(ع)


در ستایش از این گروه وارسته و شایسته ای که خداوند اینان را برگزیده و به همراهی و یاری حضرت مهدی(ع) مفتخرشان ساخته، روایات بسیاری وارد شده است. در این روایات ضمن ترسیم شخصیّت ارزشمند و سازنده و اوصاف برجسته آنان، از چگونگی پیوستن آنان به امام عصر(ع) در مکّه؛ سخن رفته و فراتر اینکه؛ آیاتی از قرآن شریف در مورد آنان تأویل شده است.


 ما نخست برخی از روایات را در این مورد می آوریم و آنگاه به شرح و توضیح آنها می پردازیم:


• از دو امام گرانمایه حضرت باقر و حضرت صادق(ع) در تأویل این آیه شریفه: «ولئن اخّرنا عنهما العذاب الی امّهٍ معدود»  آمده است که:« ءانَّ الاُمّه المعدوده،هم أصحاب المهدیّ فی آخر الزمان، ثلاثمائه و ثلاثه عشر رجلاً، کعِدَّه أهل بَدر، یجتمعون فی ساعهٍ واحده، کما یجتمع قزع الخریف.»


یعنی: امّت  مورد اشاره در آیۀ شریفه، یاران حضرت مهدی در واپسین حرکت تاریخ و آخرالزمان هستند. آنان به شمار یاران پیامبر (ص) در جنگ بدر، ۳۱۳ نفرند و بسان ابرهای پراکنده پاییزی- که بناگاه برای نزول باران رحمت، به خواست خدا متراکم و منسجم می گردند- ظرف یک ساعت از سراسر جهان در مکّه ،برگرد وجود آن خورشید جهان افروز، گرد می آیند.


 


• از امیر مومنان (ع) آوردند: « یجتمعون قَزَعاً کقَرع الخریف مِن القبائل، ما بین الواحد والاثنین والثلاثه والاربیعه والخمسه والستّه والسبعه والعشره»


یعنی: یاران او؛ بسان ابرهای پراکنده پاییزی- که بناگاه برای نزول باران رحمت، به خواست خدا متراکم می گردد-از نقاط و قبایل گوناگون، بصورت یک نفر،دو نفر، سه نفر, جهار نفر؛ پنج نفر، شش نفر، هفت نفر، هشت نفر، نه نفر، و ده نفر، در مکّه به  گرد آن خورشید جهان افزود گرد  می آیند.


 

• از امام باقر(ع) آورده اند که فرمود: «اصحاب القائم ثلاثمائه و ثلاثه عشر رجلاً، اولاد العجم، بعضُهم یَحمَل فی السحاب نهاراً، یُعرَف باسمه و اسم ابیه و حِلیته،و بعضهم نائم علی فراشه، فیوافیه فی مکَّه علی غیر میعاد»


یعنی: هسته مرکزی یاران قائم،۳۱۳ نفر هستند برخی از آنان در روز روشن با نام و نشان و حسب و نسب شناخته شده و بطور آشکار؛ بوسیله ابرها بسوی آن حضرت می شتابند و برخی همانگونه که شبانگاه بر بستر خویش خفته اند؛ بدون وعده و آگاهی پیشین – در مکه- به خدمت سالار خویش مفتخر می گردند.



• از امیرمؤمنان(ع) آورده اند که فرمود: « ءانَّ اصحاب شباب،لا کهول فیهم الاّکالکُحل فی العین،او کالمحل فی الزاد و اقلُّ الزاد؛الملح.


یعنی:یاران اصلی قائم(ع) همگی جوان هستند و سالخورده در میان آنان اندک است، بسان سرمه در چشم یا نمک در طعام، باز هم کمتر..... .


 

• و نیز امام صادق(ع) آورده اند که فرمود: «اذا اُذِنَ الامام دعا الله باسمه العِبرانی،فاُتیحت له صحابتُه الثلاثمائه و ثلاثه عشر قَزَع کقزَع الخریف، فهم اصحاب الالویه، منهم مَن یُفقَد مِن فراشه لیلاً، فیصبح بمکّه ومنهم مَن یُری یسیر السحاب نهاراً، یُعرَف باسمه واسم أبیه و حِلیته و نَسَبه.... .»


یعنی: یاران حضرت مهدی(ع) از کران تا کران گیتی بسوی او می شتابند و زمین زیر پای آنان بسان طوماری، در هم پیچیده میشود تا هرچه سریعتر به مکه برسند و با آنان گرامی بیعت نمایند.


 • امام صادق(ع) فرمود: «...... و رجالٌ کأنَّ قلوبهم زبر الحدید، لا یَشبوبها شکً فی ذات الله،أشدُّ مِن الحجر، لو حَملوا علی الجبال لازالواها.... کأنَّ علی خیولهم العِقبان یتمسَّحون بسرج الامام یَطلبون بذلک البرکه و یَحُفّون به، یقونه بانفسهم فی الحروب ویکفونه ما یُرید.


رجالُ لا ینامون اللیل،لهم دَویُّ فی صلاتهم کدَویّ النَحل، یَبیتون قیاماً علی اطرافهم، ویُصبِحون علی خیولهم، رهبانٌ باللیل، لُیوثٌ بالنهار. هم أطوع له مِن الامَه لِسِّدها کالمصابیح.... کانِّ قلوبهم القنادیل و هم مِن خشیه الله مُشفقون، یَدعون بالشهاده ویَتنَِّون أن یُقتَلوا فی سبیل الله، شِعارهم: یا لثارات الحسین!


اذا ساروا یسیر الرُعب امامهم مسیره شهر، یمشون الی المولی ارسالاً، بهم ینصرالله امام الحق....»


یعنی:یاران مهدی و هسته مرکزی آنان بزرگ مردمانی هستند که دلهایشان بسان پاره آهن است.


در ایمانشان به خدا و وعده او، ذّره ای تردید ندارد و ایمانشان از کوه  سخت تر است. اگر بر کوهها یورش برند،آنها را نابود می سازند. چابک و چالاک بسان عقاب، بر مرکبهای خویش سوارند و در عشق به حضرت مهدی(ع) چنانند که زین مرکب او را برای تبرک جستن مسح می کنند و برگرد یار حلقه می زنند و در فراز و نشبیها و پیکار ها او را بسان جان شیرین با همه وجود محافظت می کنند و هر دستوری دهد او را بسنده اند و به  انجام رساننده.


بزرگ مردمانی هستند که شبها را نمی خوابند و بسان انبوه زنبوران  کندوی عسل تا صبحگاهان زمزمه نیایش و مناجاتشان گوشها را می انوازد. شبها را شب زنده داری می کنند و گاه آن را سوار بر مرکب های خویش به بامداد می رسانند. راهبان شب هستند و شیران روز و در فرمانبرداری و اطاعت  از سالار خویش هیچ تردید و چون و چرا ندارد،آنان بسان چراغهای روشنگرند؛.... دلهایشان بسان مشعلهای پرنور است و از ترس و خشوع در برابر خدا هراسانند. از خدای خویش طلب شهادت می کنند و آرزوی مرگ در راه خدا را می کشند و شعارشان:«یا لثاراث الحسین!» است هنگامی که به حرکت در می آیند، امواج رعب و وحشت از برابر آنها  می گریزند، بسوی سالارشان بسرعت می شتابند و خداوند بوسیله اینان، آن پیشوای راستین بشرّیت و آن اصلاحگر بزرگ جهانی را؛ یاری می نمایند.


 


• امام صادق(ع) فرمود: «بَینا شبابُ الشیعه علی ظهور سطوحهم نیام، اذا وافوا الی صاحبهم فی لیله واحده علی غیر میعاد، فیُصبحون بمکّه.»


یعنی: به هنگام ظهور مهدی(ع)، جوانان و جوانمردان شیعه همانگونه که بر پشت بام خانه های خویش در خوابند، همگی یک شب بدون وعده قبلی، بامداد را در مکه حاضر و به دیدار امام عصر(ع) مفتخر می گردد.


• و نیز حذیفه از پیامبر گرامی(ص) آورده است که: «اذا کان عند خروج القائم؛ یُنادی مُنادٍ من السماء:أیّها النّاس،ءانَّ الله قَطَع عنکم مُدَّه الجَبّارین و وَلّی الأمرَ خیرَ امَّه محمد(ص) فالحقوا بمکَّه، فیخرج النجباء من مصر والأبدال من الشام و عصائب العراق،رُهبانٌ باللیل،لیوثٌ بالنهار، کأنَّ قلوبَهم زیر الحدید فیبایعونه بین الرکن والمقام.»


یعنی:هنگامی که زمان ظهور قائم فرا رسد، ندا کننده ای از آسمان ندا می دهد که:«هان ای مردم! خداوند سلطه خودکامگان را از سر شما برداشت و سر رشته کارها و تدابیر امور گیتی را، شایسته ترین و والاترین امّت محمّد(ص)،به کف با کفایت خویش گرفت، اینک خود را به مکه برسانید.و آنگاه است که چهره های پرفضیلتی از مصر، شایستگانی از شام و گروههایی از عراق،بسوی مکه، می شتابند. انسانهای شایسته و وارسته ای که عبادت کنندگان شبهایند و شیران بیشه شجاعت و شهامت روزها و قلبهایشان بسان قطعه آهن است. اینان میان رکن و مقام با سالار شایستگان گیتی و اصلاحگر بزرگ  عصرها و نسلها دست بیعت می دهند.


 • امام صادق(ع): « ما کانَ لوط لقومه«لو انّ لی بکم قوه أو آوی الی رکن شدید«اِلّا تمنّیاً القائم و رکنَ اِلاّ شدّه اصحابه، و انّ الرجل منهم یعطی قوّه اربعین رجلاً، وانّ وقلبه لاًشدُّ مِن زبرالحدید، ولو مروا بجبال الحدید لقطعوها»


حضرت لوط در برخورد با قومش، تمنای نیروی قائم و قوت یاران او را می کرد، قوت یاران حضرت مهدی، قوت چهل مرد است و دلهایشان از تکه آهن محکم تر است و اگر بر کوه های آهن بگذرند،آنها را می برند


 • حضرت سّید الشهداء(ع): «لا یَخفی علیهم شَیءٌ فی الاذضِ و ما کان فیه»


خداوند به شیعیان ما کرامتی می بخشید بطوریکه چیزی در زمین برآنها پوشیده نمی ماند.(مکیال المکارم،ج۱ص۱۴۴)

 

• امام حسن عسکری: در وصیت به امام زمان(ع):«تَلوُذ بِفنائکَ مِن مَلَأ، بَرَأََََهُمُ الله مِن طَهارَهِالوِلاءِ و نَفاسهِ التّره مقدّسهُ قلوبُهم من دَنَسِ النِّفاق، مُهَذَّبٌ اَفئِدَتُمُ مِن رِجسِ الشِّقاق، لَیّنَهٌ عَرائِکُهُم لِلدّین، خَشِنَهُ ضَرائِبُهُم عَنِ العُدوانِ، واضِحهٌ بالقبولِ اَوجُهُهُم،نَضِرَهُ بالفَضلِ عیدانُهُم، یَدینُون بِدینِ الحّقِ واَهله


قومی به آستانه ات گرد آیند که خداوند آنها را از سرشتی پاک و ریشه ای پاکیزه و گرانبها آفریده است، دلهایشان از آلودگی نفاق و پلیدی شقاق پاکیزه است. به فرمانهای دینی خاضع و منقاد هستند، دلهایشان از کینه و عداوت پیراسته است. رخسارشان برای پذیرش حق آماده، سیمایشان با نور فضل و کمال آراسته است. آئین حق را می پرستند و از اهل حق پیروی می کنند.(بحارالانوار،ج۵۲ص۳۵)


 


• حضرت باقر(ع): گویا یاران قائم (عج) را می بینیم که سراسر شرق و غرب عالم  را پر کرده باشند.


لیسَمن شیءٍ اِلاّ و هُوَ مُطیعُ لَهُم حَتّی سِباعِ الارضِ و سباعِ الطیرِ، تَطلُبُ رِضاهُم فی کُلِّ شیءٍ حتّی تَفخَرَ الارضُ عَلَی الارضِ و تقول:مَرَّ بی الیومَ رجلٌ مِن اَصحابِ القائم(ع)


همه چیز حتی حیوانات درنده و پرندگان وحشی از آنها اطاعت می کننند و در هر چیزی رضایت آنها را می جوید تا آنجا که سرزمینی بر سرزمین دیگر فخر می فروشند و می گویند:امروز یکی از یاران قائم بر من گذشت.(مکیال المکارم،ج۱ص۱۱۷\بحارالانوار،ج۵۲ص۳۲۷ به نقل  از کمال الدین)


ویژگی و امتیازات یاران:


خداوند، این شمار از شخصیتها را ،تنها بدان جهت به افتخار بزرگ یاری و یاوری آن حضرت،مفتخر می سازد که همگی دارای امتیازات و شایستگیها و صلاحیتهای بی شمارند، همانگونه که نه در روزگاران و نسلهای گذشته نظیری داشته اند و نه در میان نسلهای آینده نظیری خواهند داشت.


امیر مؤمنان(ع) در اشاره به شخصیت و امتیازات آنان می فرماید:« لم یَسبقهم الأوَّلون،ولایُدرکهم الآخرون.»


یعنی: آنان در شایستگیها و امتیازات بر اوج رفیعی هستند، نه از نسلهای گذشته کسی ازآنان پیشی گرفته است ونه از آیندگان کسی به مقام والای آنان میرسد. برخی از آنان به کرامت و مقامی می رسند که زمین زیر پای آنان بسان طوماری درهم پیچیده و نزدیک می شود و مسافت طولانی را بصورت اعجاز آمیزی در مدتی کوتاه می پیمایند که امام صادق(ع) در مورد آنان می فرماید:«فیصیر اله انصاره من أطراف الأرض، تُطوی لهم الأرض طیاً»


یعنی:یاران مهدی(ع) از نقاط مختلف زمین بسوی او حرکت می کنند و زمین زیر پای آنان در هم پیجیده و دور،نزدیک می گردد.


 


یک واقعیت ناشناخته


گرچه ما بطور دقیق، چگونگی«طی الارض» را نمی دانیم اما این را میدانیم که این کار شگفت برای برخی از بندگان خدا میسر است.


قرآن شریف در داستان حضرت سلیمان(ع) و تخت ملکه «سبا» بدان تصریح می کند و می فرماید:« قال یا الیها الاملاء أیّکم یأتینی بعرشها قل ان یأتونی مسلمین* قال عفریت من الجنّ:انا آتیک به قبل ان تقوم من مقامک و انی علیه لقوی امین* قال الذّیعنده علمّ من الکتاب انا آتیک به قبل ان یرتّد الیک طرفک،فلمّا رآه مستقراً عنده قال: هذا م فضل ربّی....»


یعنی: سلیمان گفت:«هان ای بزرگان! کدامیک از شما تخت او را پیش از آنکه فرمانبردارانه نزد من بیایند؛برایم  می آورد؟»


عفریتی از جنّها گفتند:« من پیش از آنکه از جایت برخیزی آنرا نزد تو حاضر می کنم، چرا که من بر این کار هم توانا هستم و هم امین.»


و آنکس که ازدانش کتاب ،بهره ای داشت گفت:«من پیش از آنکه چشم بر هم نهی آن را نزد تو میآورم»


این آیه شریفه به صراحت بیانگر امکان«طی الارض» و تحقق آن است، نشانگر آن است که تخت ملکه سبا در ظرف کمتر از یک لحظه در برابر سلیمان(ع) حاضر گردید،آن هم از فاصله ای بسیار دور، همچنین فاصله«یمن» در «جزیره العرب» تا«اردن».


راستی چگونه  میتوان سریعتر از سرعت صوت تخت ملکه سباء را از یمن به اردن انتقال داد؟


روشن است که معیارهای مادّی و طبیعی در پاسخگویی به این حقایق ماورای طبیعی و معنوی؛ ناتوان و نارسایند.


 ایمان و استوار کامل

یاران خاص حضرت مهدی(ع) از نظر معنویت و ایمان کامل و استوار و نداشتن ذره ای تردید در دلها و جانها نیز؛ بی نظیرند. آنان در اوج یقین و اخلاصند و بخاطر قوت و استواری و کمال ایمان به خدا که انسان  به هر اندازه ای که ایمانش به خدا  افزون گردد، به همان اندازه توان و تلاش و شهامت وشجاعتش افزون می گردد. به همین دلیل است  که یاران  آن حضرت به هنگامی که به میدان کارزار گام می سپارند نه کسی توان ایستادن در برابر آنان را دارد و نه پدیده ای  میتواند مانع اجرای برنامه های نجات بخش و دستورات صادر شده از سوی فرماندهی بلند مرتبه آنان گردد.آنها برر هر نیرویی که میان خود و هدفهای بلندشان بخواهد مانع ایجاد کند پیروز می گردند و آن را با قدرت و صلابت عادلانه ،از سر راه عدالت جهانی او ، بر می دارند.


 تواضع و فروتنی

آنان قهرمانانی فروتن؛ متواضع و برخوردار از ارزش اخلاقی و انسانی اند  و هرگز مغرور و مست قدرت نمی شوند.


آنها به مقام والای حضرت مهدی(ع) آنگونه که شایسته و بایسته است آگاهی و اعتقاد دارند. به همین جهت است که نه تنها از وجود  گرانمایۀ آن حضرت که از زین مرکب او نیز مفتخرانه تبرک می جویند وآن را مّس می کنند. چرا که حضرت مهدی(ع) سرچشمه ی تمام خوبیها و شایستگی هاست و همه خیرات و برکات از سرچشمه سار وجود گرانمایۀ او جاری می گردد.

آنان بسان فداکارانی هوشیار، برگرد آن سرچشمه برکات  و والاییها و ارزشها، حلقه می زنند و جان خویش را در همه فراز و نشیبها و میدانهای جهاد و پیکار عادلانه او، سپر بلای جان گرانی او می سازند و دستورات و خواسته هایش را به سرعت برق، لبیک می گویند.



شب زنده داران و نیایشگران و عبادت و پارسایی
یاران آن گرامی عبادت کنندگان خاضع و خاشعند، شبانگاهان را با نماز و نیایش و سوز و گداز عارفانه و عاشقانه  به بارگاه خدا، به سحر می آورند، در نمازهای خویش زمزمه هایی بسان زمزمه زنبوران عسل دارند. در رکوع و سجود و قیام و قعودند و روزها در اوج آمادگی و شهامت بر مرکبهای خویش،برای انجام دستورات حضرت مهدی(ع) ایستاده اند  و بی هیچ درنگ و تامل و توقف در سریعترین فرصت ممکن دستورات آن حضرت را،اجرا می کنند.و یاران حضرت مهدی(ع) بندگان واقعی خداوند متعال بوده، اهل عبادت و تقی می باشند. امام صادق(ع) در توصیف آنان می فرماید:« آنان مردانی شب زنده دار هستند که شب را به عبادت گذرانیده اند به هنگام  نماز زمزمه ای چون صدای زنبور عسل دارند»

ولی از آن جهت که معمولا دو صفت تلاش و شب زنده داری کمتر در یک فرو گِرد می آید، در روایت دیگری از آن حضرت این گونه آمده است:«سجده بر پیشانی آنها تاثیر گذارده،آنان شیران روز و نیایشگران شب اند.»


 ایمان و بصیرت  و در اوج عرفان و آگاهی

یاران امام مهدی(ع) از ایمانی قوی، همراه با علم و بصیرت بهره مند می باشندوآنان خدا را به حقیقت معرفت می شناسند  و هرگز شبهه ای درباره ی خداوند در قلب آنان راه نمی یابد.  آنها کسانی هستند که معارف خویش را صرفاً از کتاب خدا و روایات معصومین(ع) گرفته، به هیچ وجه به منبع و ماخذ دیگری در کسب علم  مراجعه نمی کنند.  آنان فقیه در دین بوده ، از علمی ژرف برخوردار می باشند. حضرت امام صادق(ع) در وصف آنان فرموند:« مؤمنینی که خدا مهدی(ع) را در میان آنها به پا می دارد، افرادی برگزیده و شایسته ی قضاوت و حکومت بوده و فقیه  در دین می باشند. و از ویژگیهای آنان، اوج آگاهی وعمق دانایی و درایت آنهاست،دلهایشان به نور معرفت درخشنده و نور باران است و از نادانی و بی فرهنگی و قشریگری و سطحی نگری بدورند، چرا که واقعیتها را به شایستگی می فهمند و در اوج شناخت، درایت، عرفان واندیشه اند.

 

قدرت و تلاش
اصحاب امام زمان(ع) جوان بوده، سالخورده در میان آنها جز اندکی یافت نمیشوند.


امیرالمؤمنین(ع) فرموند:«اصحاب مهدی (ع) جوان بوده، سالخورده در میان آنها نیست، مگر به مقدار سرمه در چشم و نمک در غدا»


جوان بودن رمز توانایی وتلاش و بی باکی و جهادگری آنهاست. زیرا آنان وظایف سنگینی بر عهده دارند که جز با قدرت و شجاعت و خستگی  ناپذیری، انجام شدنی نیست.

امام صادق(ع) فرمودند:«هریک از آنان قدرت چهل مرد را داراست . آنها دلهایی استوار تر از پاره های آهن دارند، تا به آنجا که اگر از برابر کوه های آهنین بگذرند آن را ریشه کن میکنند. شمشیرها را غلاف نمی کنند تا آن زمان که خدا خشنود گردد.


در روایت دیگری از آن حضرت می خوانیم:« اگر ماموریت سرکوب شهری را داشته باشند،آن  را ویران ساخته؛(در سرعت عمل) هم چون عقاب نشسته بر اسب می باشند. »


دلبستگی و فرمانبرداری
عشق و علاقه به حضرت مهدی(ع)  قلب یاران آن حضرت را فرا گرفنه، هم چون غلامی در برابر ارباب خویش، فرمانبردار آن حضرت بوده، تسلیم فرامین ایشان می باشند و در هیچ شرایطی یاری آن حضرت را رها نمی کنند.


امام صادق(ع) فرمودند:«یاران مهدی(ع) دست های خود را بر زین مرکب امام می کشند تا به آن تبرک جویند. به دور آن حضرت حلقه می زنند و در جنگ ها جسم وجان خویش را سپر بلای او می کنند و هنر آنچه که آن حضرت ازآنان بخواهند را انجام می دهند. »


 اتحاد و برادری

در روایاتی که گذشت به این نکته تصریح شده است که بیشتر یاران خاصّ آن حضرت، در اوج جوانی ونشاط و اقتدار و طراوتند و در میان آنان چهره هایی سالخورده، اندک است. از دیگر  ویژگیهایی آنان، این است که اندیشه هایشان متحد و یگانه، دیدگاهشان همانند، دلهایشان به هم پیوسته و به هم گره خورده است،نه اختلافی در اندیشه و رای و گفتار آنان خواهی دید و نه در رفتارشان و همگی بسان یک دل ، یک قلب، یک مغز و یک زبان هستند.


 نه غرور و مستی و نه احساس ضعف

آنان، نه به آفت  غرور ومستی گرفتار می شوند و نه از شمار اندک همراهان و پیشتازان در نخستین مراحل قیام و ظهور آن حضرت، احساس وحشت وتنهایی می کنند. زیرا انسانی که دارای ارتباط و پیوند احساس وحشت نمی کند ونیز از پیوستن دیگران  به راه و رسم نجات بخش و افتحار آفرین خویش و بسیاری همراهان، شادمان و مغرورنمی گردد.


 در آرزوی انجام وظیفه و شهادت

آرزوی بزرگ یاران خاصّ امام مهدی(ع) به دوش کشیدن بارمسؤولیت و به انجام رساندن وظایف  و جهاد و شهادت در راه خداست. چرا که معنا و مفهوم حقیقی شهادت را به شایستگی دریافته و ارزش آن در بارگاه خدا را؛آنگونه که باید، شناخته اند.


نام مقدس حسین(ع) بر لب
آنان نام بلند آوازه حسین(ع) را بر لب دارند و شعار ویژه آنان،«یالثارات الحسین!»  است.


آری! فاجعه خونبار کربلا و شهادت حسین(ع) با گذشت قرنها و نسلها،نه تنها به بوته فراموشی سپرده نمی شود


، بلکه همواره زنده و پر حرارت می ماند وهرچه روزگاران بر آن بگذرد حرارت و شور و سوزش خویش را حفظ می کند چنانکه گویی همین دیروز؛ اری! دیروز! رخ داده است.


آری! کسانی که در روز عاشورا، آن جنایات دهشتناک راببار  آورده اند،همگی در خور سخت ترین کیفرها هستند، همانگونه که از نسلهای پس ازآنان نیز؛ کسانیکه بدان جنایات ددمنشانه راضی باشند در خور شدیدترین کیفرهایند. چرا که رضایت دهندگان به آن جنایات؛خود شریک جنایت و در خور کیفر ونابودی اند.


آخر؛ انسان نمایی که وجدانش راضی شود که حرمتهای خدا هتک گردد گردد و خون بزرگترین دوستان خدا، بدست پلیدترین مخلوق او به زمین ریخته شود، چنین انسانی زیبنده زندگی و ادامه حیات نیست. او موجود پلید و پست و متعفنی است. که از پلیدی او جامعه انسانی آلوده می گردد و وانهادن چنین موجودی،جنایتی نابخشودنی در حق بشریت است و ناگزیر باید چنین جرثومه های کثیفی که از روز شهادت پیشوای شهیدان حضرت حسین(ع) تا امروز و تا روز قیام آن اصلاحگر بزرگ جهانی تولید مثل و افزون گشته اند،نابود گردند.


«اللُهمَّ..... اجعلنَا مِمَّن تنتَضرُبهِ لدینکَ و تُعزُّ به نَصرَ وَلیِّکَ و لا تَستَبدِل بِنا غَیرنا»


خدایا....ما را از کسانی قرار ده که دینت را توسط آنها یاری می دهی و یاری ولیت را به وسیله آنها بزرگ می گردانی و دیگران را در این مقام جایگزین ما مگردان.


 رجعت کنندگان:


امام محمد باقر(ع):«فیا طوبی لمن ادرکه و کان من انصاره.»


ای خوشا به حال کسی که او را درک نموده واز اصحاب و یاوران او باشد.


در این بخش جریان سعادتمندانی را نقل میکنیم که این توفیق عظیم یعنی درک ظهور امام زمان نصیبشان شده و آن بزرگوار را در زمان ظهور یاری مینمایند.


 
پیامبرانی که شاهد روزگار ظهور خواهند بود: پیامبران بزرگواری که ظهور با عظمت امام عصر را درک خواهند کرد و جز اصحاب و انصار میباشند عبارتند از حضرت عیسی،خضر،الیاس و ادریس.


سعادتمندان از اصحاب پیامبران و امامان: حواریون حضرت عیسی.شمعون بن حمون الصفا(وصی حضرت عیسی)،رغیب(یکی از اصحاب حضرت عیسی)،جان خار کن(یکی از حواریون حضرت عیسی)


هفتاد هزار صدیق: امام رضا میفرمایند:چون  قائم ظهور کرده و داخل کوفه شود خداوند از پشت کوفه یعنی وادی السلام هفتاد هزار صدیق را مبعوث میکند که از اصحاب و انصار او میشوند.


گروهی از دیلم: پیامبر فرمودند:پیامبری از پیامبران خدا را قومش بیرون کردند.او به دیلم پناه آورد اهل دیلم او را پناه دادند و یاریش کردند  و از او خواستند که در حق آنها دعا کند.پیامبر آنها هم برای آنها دعا کرد که خداوند تعدادشان را زیاد کند و آنها را غالب بر دشمنان نمایدو زمین و شهرشان را از شرشان دور نگه دارد و در میان آنان و از آنان انصار و یاورانی برای(حضرت)مهدی از ال محمد قرار دهد.


بیست و هفت نفر از سعادتمندان: جناب مفضل از امام صادق(ع) نقل میکند که آن حضرت فرمودند:


از پشت کوفه بیست و هفت مرد همراه حضرت قائم بیرون می آیند:پانزده نفر از قوم حضرت موسی که به حق هدایت کنند و بدان دادگری نمایند.هفت تن از اصحاب کهف ،یوشع بن نون، سلمان فارسی،ابودجانه انصاری،مقداد،مالک اشتر.پس اینها در پیش روی آن حضرت یاران و حکمرانان می باشند.


 حال با چندی دیگر از رجعت کنندگان آشنا میشویم و در صورت نیاز توضیحاتی در مورد  آنها میدهیم:


۱.مومن آل فرعون: نام او حزقیل و پسر عموی فرعون و خزانه دار او بود.


۲.جابر انصاری: جابربن عبدالله انصاری از اصحاب پیامبر و امیرالمومنین، امام حسن،امام حسین، امام سجاد و امام باقر بود.وی در جنگ بدر و هیجده-به نقلی بیست و یک-غزوه در کنار رسول خدا بودند و در جنگ صفین و قتال بصره نیز با حضرت امیر المومنین می جنگیدند.ازامیرالمومنین درباره جابر پرسیدند آن حضرت فرمودند:او بهترین خلق خدا از اولین و آخرین است به جز پیامبران و رسولان.او نیز جز یاران امام عصر میباشد.


۳.داوود رقی: امام صادق میفرمایند:هر کس دوست دارد مردی از اصحاب قائم را ببیند به این-یعنی داود رقی- نگاه کند.


۴.مفضل بن عمر: امام صادق خطاب به او فرمودند:ای مفضل تو و چهل و چهار مرد با حضرت قائم خواهید بود.تو در سمت راست حضرت امر و نهی میکنی و مردم در آن وقت بهتر از الان تو را اطاعت میکنند.


۵.قبیله هَمدان: همدان یکی از قبیله های بزرگ یمن است این قبیله نیز از افرادی هستند که سعادت درک ظهور امام عصر نصیب آنها شده و از وزرای آن بزرگوار خواهند بود.


۶.شیخ حسن کاظمینی: این سعادتمند نیز جز افرادی است که ظهور آن حضرت را درک خواهد کرد.ایشان در قرن ۱۲ می زیست و تشرف عجیب ایشان در کتاب برکات امام عصر بیان شده است.....


 زنان سعادتمند:


در میان زنان نیز افرادی هستند که سعادت درک ظهور نصیبشان شده و توفیق خدمتگزاری در دولت کریمه امام عصر را پیدا میکنند.


البته در بعضی از روایات به بازگشت گروهی از زنانی که ظهور آن بزرگوار را درک میکنند تصریح شده هر چند نامی از آنها برده نشده ست ولی در روایتی امام صادق اسامی تعدادی از ان زنان را نام برده اند که به اختصار به نقل آن میپردازیم


 ۱.ام ایمن: نام او برکه دختر ثعلبهاست.وی کنیز پیامبر بودکه از عبدالله پدر بزرگوارش به او رسیده بود و سرپرستی رسول خدا را بر عهده داشت امامان در احادیث و اخبار مدح فراوانی از او نموده اند و درمیان زنان بی مانند و نشان بود و در شمار بزرگ زنان اهل اسلام ایمان است و ایشان از جمله کسانی است که افتخار حضور در دوران ظهور را خواهد داشت.

۲.حبابه والبیه: حبابه دختر جعفر والبیه است «والبیه» قبیله ای از بنی اسد است و کنیه او نیز«ام الندا» میباشد.حبابه یکی از سه زنی است که معروف به صاحب حصاتند(یعنی احب سنگریزه)که امیرالمومنین_به عنوان اعجاز و علامت امامت_بر سنگریزه او خاتم و مهر مبارک خویش نقش کرده اند.این بانوی با سعادت هشت امام معصوم را درک نموده است.رشید هجری از امیرالمومنین در خصوص حبابه نقل میکند که حضرت می فرمایند:من به تو بشارت میدهم که قطعا همراه برگشتگان از زنان مومنه با مهدی از ذریه من خواهی بود،زمانی که خداوند امر او را ظاهر سازد.


۳.زبیده نام او «ام العزیز»و لقبش «زبیده خاتون»و کنیه اش«ام جعفر»بود. وی دختر جعفر بن ابی جعفر المنصور و همسر هارون رشید بود.وی از شعیان و دوستداران اهل بیت بود.وی نیز جزء رجعت کنندگان روزگار ظهور امام عصر خواهد بود.


۴.ام خالد احمسیه: وی در زمان امام حسین و امام سجاد می زیست و از محبین اهل بیت بود که به همین خاطر مورد شکنجه قرار گرفت و دست او را قطع کردند.او نیز جزء یاران امام عصر خواهد بود.


۵.ام سعید حنفیه: در کتاب «ریاحین الشریعه»می نویسد:ام سعید یکی از بانوان حرم امیر المومنین بوده است و از او رمله کبری و ام الحسن متولد شدند او نیز جزء یاران است.


۶.صیانه ماشطه: در کتاب«خصایص فاطمیه»روایت میکند صیانه یکی از سیزده زنی است که در دولت حقه حضرت مهدی برای یاری آن حضرت به دنیا برمیگردد.این بانو در ثبات ایمان و صبر و تحمل کاری کرد نظیر آن در تواریخ کمتر دیده شده است.


۷.نسیبه دختر کعب مازینه: نسیبه دختر کعب بن عوف انصاری ایت کنیه وی«ام عماره» است.در کتاب خصایص فاطمیه گویند:الحق نسیبه در غزوه احد مردانه جهاد کرد و فرزانه با کفار قریش جنگ نمود.مانند این زن در هیچ غزوه ای از غزوات و سرایا دیده نشده و او از جمله زنانی است که در دولت حقه امام عصر می آید و وبه مداوای مجروحان می پردازد.


 

حال باید به این نکته کلیدی و فوق العاده مهم باید اشاره کرد که وجه مشترک تمام رجعت کنندگان این است که در لحظات حساس پشتیبان اهل بیت بوده و مقاومت کردند این رجعت پاداش ثابت قدم بودنشان برای اهل بیت میباشد.....

 


متن بیعت نامه حضرت:


اکنون به چندی از بند های بیعت نامه اشاره و اکتفا میکنیم.امیرالمومنین در ضمن وصف بیعت یاران مهدی چنین می فرمایند:


با او بیعت میکنند که هرگز:


۱.دزدی نکنند                      ۲.مسلمانی را دشنام ندهند                   ۳.به آبروی کسی لطمه نزنند


 
۴.کسی را به ناحق نزنند         ۵.از طریق ربا معامله نکنند                 ۶.مشروب نخورند


 
۷.در امانت خیانت نکنند         ۸.گرد همجنس بازی نگردنند                ۹.خلف وعده نکنند


 
۱۰.در مورد چیزی  که یقین ندارند گواهی ندهند........


 


کاری از وزارت علوم و تحقیقات مجازی!







 



امضای کاربر : زمانه ی عجیبی است!
برخی مردمان امام گذشته را عاشقند نه امام حاضر را

می دانی چرا؟
امام گذشته را هر گونه بخواهند تفسیر می کنند
اما امام حاضر را باید فرمان ببرند . . .

و کوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند . . . .



یکشنبه 23 تیر 1392 - 20:23
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :